خلاصه داستان :
یک بچه یتیم توسط پلیس در مسجد پیدا می شود و نام او را دندیک می گذارند. سال ها بعد، دختری که دندیک با او بزرگ شده بود در برابر او ظاهر می شود. مرد بدی به دخترک وسواس دارد و او را وادار به امضای سفته می کند. دندیک می خواهد وثیقه را بپردازد و دختر را نجات دهد. در آن زمان مسابقه ای بود به نام «شکارچی استعداد»...