فیکو و کامیل دو دوست هستند که با پولی که از بانک و نزول خور دریافت کردهاند، خانههای خانوادهشان را رهن میکنند و یک رستوران در همسایگی خود باز میکنند. هنگامی که رفات به طور ناگهانی تاریخ پرداخت سفته ای را که دارد به تعویق می اندازد تا هم خانه و هم مغازه را بخرد، دو نفر گیر می کنند و با جعفر، دانشجوی فارغ التحصیل محله، توافق می کنند تا کارشان را درست کند و درآمد کسب کنند. رفات که می بیند این دو در حال کسب درآمد هستند، با آتش زدن مغازه آنها را در شرایط سخت تری قرار می دهد. در حالی که فیکو و کامیل سعی می کنند بدهی های خود را به رفات متعادل کنند، در میانه جنگ بین سلیمان، یکی دیگر از رئیس مافیا، و ریفت رفات می شوند. این دو سعی خواهند کرد از این مبارزه خارج شوند و خود را بین تاکی برادر نوجوان غیراخلاقی فیکو، خانوادههایشان و عشق بلندمدت کامیل، گولای نجات دهند.
Yolsuzlar Çetesi